مذاهب کلامی و فقهی اهل تسنن
واژه اهل سنت از دو کلمه اهل و سنت تشکیل شده است. «اهل» در لغت به معنای گروهی است که در امری از امور با هم شریک باشند(۱) و «سنّت» در لغت به معنای طریقه و روش است(۲) که این واژه از دیرباز و قبل از اسلام در اشعار جاهلیت نیز به کار رفته است(۳)
سنت در اصطلاح در معانی متعددی همچون: استحباب؛ عمل مطابق عمل صاحب شرع؛ آثار رسیده از پیامبر(ص)، صحابه و تابعین؛ قول، فعل و تقریر پیامبر(ص)، به کار می رود.(۴)
سنّت در اصطلاح کلامی، معمولاً همراه با کلمه «اهل»، یعنی «اهل السنّه» و یا به اضافه واژه «الجماعه»، یعنی «اهل السنّه و الجماعه» می آید(۵) که نام مذهبی از مذاهب اسلام است.
مذاهب کلامی
اهل سنت از نظر کلامی فرقه های متعددی دارند که مهمترین آنها فرقه های ذیل می باشند:
۱٫ ماتُریدیه
ماتریدیه یکی از مذاهب کلامی معروف و مورد قبول در میان اهل سنت است که در اوایل قرن چهارم هجری پدید آمد، مؤسس این مذهب کلامی، ابو منصور ماتریدی(م ۳۳۳ ق) است.
عقلگرائی در ماتریدیه بر ظاهرگرائی غالب است.(۶) از این لحاظ ماتریدیه در خط میان معتزله و اشاعره قرار دارند. (۷)
به عقیده برخی امروزه ماتریدیه بزرگترین مذهب کلامی اهل سنت است و بیش از نیمی از اهل سنت جهان بر این مذهب هستند .
در هند، بنگلادش، پاکستان، افغانستان، چین، ترکیه، کشورهای جنوب شرق آسیا و برخی بلاد عربی خاور میانه و شمال آفریقا(و مناطق شرقی ایران) تقریبا عموم اهل سنت ماتریدی هستند. (۸) از سوی دیگر اکثر قریب به اتفاق حنفیان که حدودا ۵۳ درصد اهل سنت جهان را تشکیل می دهند ماتریدی هستند.(۹)
۲٫ معتزله
گروهی که به عقل، بیش از حد بها دادهاند و در موارد زیادی به دلیل تصادم نصوص با عقل، به تأویل آنها میپرداختند.
این گروه پنج مسأله را از اصول اعتزال میشمارند: توحید؛ عدل؛ وعده و وعید؛ امر به معروف و نهی از منکر، و منزله بین المنزلتین
پایهگذار این مکتب کلامی «واصل بن عطاء» شاگرد «حسن بصری» بود است که در یک جریان از حوزه درس او جدا شد و حوزه مستقلی تشکیل داد و بدین مناسبت حسن گفت «اعتزل عنّا» یعنی از ما جدا شد. به همین مناسبت بود که پیروان واصل «معتزله» نامیده شدند.(۱۰)
معتزلیان تا قرن هشتم هجری وجود داشتند اما عملا در قرن هشتم هجری نابود شدند(۱۱) با این حال در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی جهان اسلام شاهد یک رویکرد عقلگرایانه نوینی بود که برخی از آن با عنوان معتزله جدید یاد کرده اند که خواستگاه آن هند و پاکستان می باشد.(۱۲)
۳٫ اشاعره
این گروه عقاید اهل حدیث را با تعدیل خاصی پذیرفتهاند. پایهگذار این مکتب ابو الحسن اشعری میباشد. وی در سال ۲۶۰هجری در بصره متولد شده و در سال ۳۲۴هجری در بغداد درگذشت. (۱۳) وی قبل از پایهگذاری این مکتب بر مکتب معتزله بود، او در قرن چهارم هجری به دفاع از عقاید اهل حدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی بوجود آورد که در جهان تسنن شهرت بسزائی یافت.(۱۴)
اکثر شافعی ها و مالکی ها پیرو مکتب اشاعره هستند و بعد از ماتریدیه بزرگترین مکتب کلامی اهل سنت به حساب می آیند هر چند برخی این مکتب را بزرگترین مکتب کلامی اهل سنت می دانند.
۴٫ خوارج
گروهی که نسبت به دو خلیفه نخست، مهر ورزیده و از خلیفه سوم و چهارم تبری میجویند. این گروه در اصول و فروع برای خود آرایی دارند. این فرقه در سال ۳۷ هجری در جریان جنگ صفین و مسألهی حکمیت پدید آمد.
خوارج را «مارقه» یا «مارقین» نیز مینامند، در سخنان امام علی (علیه السّلام ) از پیامبر اکرم ( صلّی الله علیه و آله ) درباره فردی به نام «ذی الخویصره» روایت شده که فرمود:
«از نژاد این مرد، قومی پدید خواهد آمد که چنان از دین خارج میشوند که تیر از کمان خارج میگردد.»(۱۵)
از میان گروههای خوارج تنها فرقه اباضیه که فرقه ای معتدل از خوارج است باقی مانده اند که هم اکنون پایگاه اصلی آنان کشور عمان است و مذهب رسمی این کشور نیز اباضیه است. البته آنان در بخشهایی از لیبی و جنوب الجزایر نیز وجود دارند.(۱۶)
۵٫ اهل حدیث
این شاخه کسانی هستند که در اصول و فروع، به کتاب و سنت مراجعه میکنند و عقل را در این قلمروها دخالت نمیدهند، امروزه از این گروه به عنوان «سلفیه» یاد میکنند و در گذشته «حشویه» و یا «حنابله» نامیده میشدند.(۱۷) اکثریت حنبلی ها پیرو مکتب اهل حدیث می باشند.
۶٫ وهابیّت
مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبد الوهاب» نجدی است، وی در سال ۱۱۱۵ هجری قمری در نجد تولد یافت. این گروه خود را «سلفیه» مینامند و مسائلی را بر اصول «سلفیه» افزودند که بیشتر مربوط به توحید و شرک است.
محمد بن عبد الوهاب با مطالعه کتابهای ابن تیمیه، گرایش خاصی به احیای اندیشههای او پیدا کرد، در این رابطه زیارت پیامبر، تبرک به آثار او، توسل به وی و بنای سایبان بر قبور را شرک دانست و دیگر طوایف مسلمین را متهم به شرک و خروج از دین کرد و تنها مذهب وهابیت را اهل نجات دانست.(۱۸)
وهابیون خود را منتسب به حنبلیها می دانند بدین معنی که بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته اند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی، وهابیت را فرقه ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده اند.
مرکز وهابیت کشور عربستان است که به طور گسترده ای برای گسترش این مذهب تلاش می کند.
مذاهب فقهی
اهل سنت در مسائل فقهی به چهار مذهب اصلی تقسیم میشوند:
این مذاهب عبارتند از:
۱٫ حنفی:
این مذهب که بزرگترین مذهب فقهی اهل سنت به شمار می رود منسوب به ابو حنیفه نعمان بن ثابت است، وی در سال ۸۰ هجری به دنیا آمده و در سال ۱۵۰ هجری قمری درگذشته است.
امروزه، در عراق، ترکیه ، قفقاز ، کشورهای حوزه بالکان ، افغانستان ، هند ، چین ، پاکستان، برزیل و بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی بیشتر اهل سنت، حنفی مذهب هستند. در مصر، جمعیت زیادی حنفی اند و هر چند اکثریت با آنان نیست ولی مذهب رسمی مصر مذهب حنفی است. در منطقه شام ، جز در فلسطین ، بیش از نیمی از جمعیت حنفی اند.
البته عده حنفیان در مغرب ، الجزایر ، تونس ، لیبی و نیز در حجاز و یمن و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اندک است.
تخمین زده می شود که بیش از یک سوم اهل سنت جهان حنفی باشند.(۱۹) هر چند برخی(همانطور که قبلا ذکر کردیم) این تعداد را حدود نیمی از اهل سنت دانسته اند.
در ایران حنفی ها اکثرا در استانهای گلستان ، خراسان جنوبی، فارس، هرمزگان، سیستان وبلوچستان حضور دارند.
۲٫ مالکی:
منسوب به مالک بن انس، وی در سال ۹۳ هجری در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۷۹ هجری در همین شهر چشم از جهان فرو بست.(۲۰) تکیه بر سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و تا حدود زیادی پرهیز از رأی و قیاس از ویژگی های فقه اوست(۲۱)
او هم چنین مدتی از محضر امام صادق (علیه السلام) بهره گرفت و پیوسته آن حضرت را به کثرت عبادت می ستود(۲۲)
مذهب او در شمال آفریقا، قطر، بحرین و کویت طرفدارنی دارد(۲۳)
۳٫ شافعی:
منسوب به محمد بن ادریس شافعی، وی در سال ۱۵۰ ه ، در غزه به دنیا آمد و در سال ۲۰۴ ه ، در مصر از دنیا رفت. شافعی زمانی که به سن جوانی رسید، به شهرهای مختلف از جمله مکه، بغداد، مصر و یمن مسافرت نمود و با مشاهده مسلک های گوناگون، مذهب جدیدی پدید آورد که از اختلاط دو مذهب حنفی و مالکی بود. و در مسائل کلامی هم از اتباع ابوالحسن اشعری محسوب می شد، شافعی همچون دیگر اهل سنت کتاب سنت، اجماع و قیاس را حجت می داند(۲۴)
مذهب شافعى به دست شاگردانش در بسیارى از بلاد اسلامى گسترش یافت و در مصر و عراق و خراسان و ماوراء النهر نفوذ کرد و رقیب نزدیک مذهب حنفی به شمار مى رفت (۲۵) و امروزه در مصر، اردن، سوریه، لبنان، عراق، هند و اندونزى مذهب شافعى پیروان فراوانى دارد.(۲۶)
در ایران عمدتا شافعی ها در استانهای کردستان ، آذربایجان شرقی و غربی و بخشی از فارس حضور دارند.
۴٫ حنبلی:
منسوب به احمد بن حنبل، وی در سال ۱۶۵ هجری به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ هجری در گذشت.(۲۷)
وی نیز مانند استادش محمد بن ادریس شافعی کوشید تا با الهام از دو مذهبِ حنفی و مالکی راه میانهای را بگشاید ولی رفته رفته مذهب چهارمی را با گرایشی متمایز و مبتنی بر التزام شدید به نص قرآن و حدیث پایه گذاری کرد(۲۸)
در میان مذاهب اهل سنت، مذهب حنبلی کمترین طرفدار را دارد. اکنون مذهب رایج و رسمی عربستان حنبلی است و در برخی از شهرهای عراق و شام نیز پیروانی دارد.(۲۹)
تعداد کمی از حنبلیان نیز در قطر، بحرین و افغانستان هستند(۳۰)
سید محمد مهدی حسین پور
پی نوشت
۱٫ مفردات راغب، ماده اهل
۲٫ النهایه، ابن اثیر،ج ۲، ص ۴۰۹
۳٫ معلقات سبع، معلقه لبید، بیت ۸۳؛ مجله هفت آسمان، شماره ۱۷، ص ۲۵۷
۴٫ آشنایی با فرق تسنن، ص ۳۵؛ رک: دایره المعارف فارسی، مصاحب، ذیل مدخل سنت
۵٫ شرح العقاید النسفیه، محمدعمر نسفی، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶
۶٫ درآمدی بر علم کلام، ص ۲۹۶
۷٫ بحوث فی ملل و نحل، سبحانی، ج۳، ص ۲۰
۸٫ تاریخ و عقائد ماتریدیه، سید لطف الله جلالی، ص ۶۵ و ۱۳۰ به بعد
۹٫ همان، ص ۱۳۰
۱۰٫ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج ۳، ص ۸۵
۱۱٫ تاریخ معتزله، جعفری لنگرودی، ص ۱۵۷-۱۵۸؛ تاریخ فرق اسلامی،حسین صابری، ج ۱،ص ۱۴۵
۱۲٫ تاریخ فرق اسلامی،حسین صابری، ج ۱،ص ۲۰۵-۲۰۷
۱۳٫ تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص۲۲۹
۱۴٫ فرق و مذاهب کلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۲۰۱
۱۵٫ ملل و نحل، شهرستانی، ج ۱، ص ۱۱۵
۱۶٫ تاریخ فرق اسلامی، ص ۳۷۷
۱۷٫ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، ص ۱۴
۱۸٫ آئین وهابیت، جعفر سبحانی، ص ۲۹
۱۹٫ المذهب الحنفی، محمد وفاریشی، ج۱، ص۳۴۱
۲۰٫ تاریخ الاسلام، ج ۱۱، ص ۳۱۸
۲۱٫ حلیه الاولیاء، ج ۶، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۶
۲۲٫ امالی صدوق، ص ۱۳۴؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۶۷
۲۳٫ تهذیب التّهذیب، ج ۱۰، ص ۵؛ وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۳۵؛ الاعلام، زرکلى، ج ۲، ص ۱۲۶؛ تاریخ التشریع الاسلامى، ج ۲، ص ۹۹ به بعد
۲۴٫ موسوعه الفرق الاسلامیه، محمد جواد مشکور، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱
۲۵٫ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۸۰۴.
۲۶٫ تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۳.
۲۷٫ تاریخ فقه و فقها، ابوالقاسم گرجی، ص ۸۴
۲۸٫ خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، مصطفی ابراهیم زلمی، ترجمه حسین صابری ص۴۵ به بعد
۲۹٫ التشریع الاسلامی نشأته و مصادره و تاریخه، عبدالفتاح کبّاره، ص۱۷۲.
۳۰٫ المدخل الی الفقه الاسلامی، عبدالمجید محمود مطلوب، ص۱۳۸.منبع مقاله
سنت در اصطلاح در معانی متعددی همچون: استحباب؛ عمل مطابق عمل صاحب شرع؛ آثار رسیده از پیامبر(ص)، صحابه و تابعین؛ قول، فعل و تقریر پیامبر(ص)، به کار می رود.(۴)
سنّت در اصطلاح کلامی، معمولاً همراه با کلمه «اهل»، یعنی «اهل السنّه» و یا به اضافه واژه «الجماعه»، یعنی «اهل السنّه و الجماعه» می آید(۵) که نام مذهبی از مذاهب اسلام است.
مذاهب کلامی
اهل سنت از نظر کلامی فرقه های متعددی دارند که مهمترین آنها فرقه های ذیل می باشند:
۱٫ ماتُریدیه
ماتریدیه یکی از مذاهب کلامی معروف و مورد قبول در میان اهل سنت است که در اوایل قرن چهارم هجری پدید آمد، مؤسس این مذهب کلامی، ابو منصور ماتریدی(م ۳۳۳ ق) است.
عقلگرائی در ماتریدیه بر ظاهرگرائی غالب است.(۶) از این لحاظ ماتریدیه در خط میان معتزله و اشاعره قرار دارند. (۷)
به عقیده برخی امروزه ماتریدیه بزرگترین مذهب کلامی اهل سنت است و بیش از نیمی از اهل سنت جهان بر این مذهب هستند .
در هند، بنگلادش، پاکستان، افغانستان، چین، ترکیه، کشورهای جنوب شرق آسیا و برخی بلاد عربی خاور میانه و شمال آفریقا(و مناطق شرقی ایران) تقریبا عموم اهل سنت ماتریدی هستند. (۸) از سوی دیگر اکثر قریب به اتفاق حنفیان که حدودا ۵۳ درصد اهل سنت جهان را تشکیل می دهند ماتریدی هستند.(۹)
۲٫ معتزله
گروهی که به عقل، بیش از حد بها دادهاند و در موارد زیادی به دلیل تصادم نصوص با عقل، به تأویل آنها میپرداختند.
این گروه پنج مسأله را از اصول اعتزال میشمارند: توحید؛ عدل؛ وعده و وعید؛ امر به معروف و نهی از منکر، و منزله بین المنزلتین
پایهگذار این مکتب کلامی «واصل بن عطاء» شاگرد «حسن بصری» بود است که در یک جریان از حوزه درس او جدا شد و حوزه مستقلی تشکیل داد و بدین مناسبت حسن گفت «اعتزل عنّا» یعنی از ما جدا شد. به همین مناسبت بود که پیروان واصل «معتزله» نامیده شدند.(۱۰)
معتزلیان تا قرن هشتم هجری وجود داشتند اما عملا در قرن هشتم هجری نابود شدند(۱۱) با این حال در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی جهان اسلام شاهد یک رویکرد عقلگرایانه نوینی بود که برخی از آن با عنوان معتزله جدید یاد کرده اند که خواستگاه آن هند و پاکستان می باشد.(۱۲)
۳٫ اشاعره
این گروه عقاید اهل حدیث را با تعدیل خاصی پذیرفتهاند. پایهگذار این مکتب ابو الحسن اشعری میباشد. وی در سال ۲۶۰هجری در بصره متولد شده و در سال ۳۲۴هجری در بغداد درگذشت. (۱۳) وی قبل از پایهگذاری این مکتب بر مکتب معتزله بود، او در قرن چهارم هجری به دفاع از عقاید اهل حدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی بوجود آورد که در جهان تسنن شهرت بسزائی یافت.(۱۴)
اکثر شافعی ها و مالکی ها پیرو مکتب اشاعره هستند و بعد از ماتریدیه بزرگترین مکتب کلامی اهل سنت به حساب می آیند هر چند برخی این مکتب را بزرگترین مکتب کلامی اهل سنت می دانند.
۴٫ خوارج
گروهی که نسبت به دو خلیفه نخست، مهر ورزیده و از خلیفه سوم و چهارم تبری میجویند. این گروه در اصول و فروع برای خود آرایی دارند. این فرقه در سال ۳۷ هجری در جریان جنگ صفین و مسألهی حکمیت پدید آمد.
خوارج را «مارقه» یا «مارقین» نیز مینامند، در سخنان امام علی (علیه السّلام ) از پیامبر اکرم ( صلّی الله علیه و آله ) درباره فردی به نام «ذی الخویصره» روایت شده که فرمود:
«از نژاد این مرد، قومی پدید خواهد آمد که چنان از دین خارج میشوند که تیر از کمان خارج میگردد.»(۱۵)
از میان گروههای خوارج تنها فرقه اباضیه که فرقه ای معتدل از خوارج است باقی مانده اند که هم اکنون پایگاه اصلی آنان کشور عمان است و مذهب رسمی این کشور نیز اباضیه است. البته آنان در بخشهایی از لیبی و جنوب الجزایر نیز وجود دارند.(۱۶)
۵٫ اهل حدیث
این شاخه کسانی هستند که در اصول و فروع، به کتاب و سنت مراجعه میکنند و عقل را در این قلمروها دخالت نمیدهند، امروزه از این گروه به عنوان «سلفیه» یاد میکنند و در گذشته «حشویه» و یا «حنابله» نامیده میشدند.(۱۷) اکثریت حنبلی ها پیرو مکتب اهل حدیث می باشند.
۶٫ وهابیّت
مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبد الوهاب» نجدی است، وی در سال ۱۱۱۵ هجری قمری در نجد تولد یافت. این گروه خود را «سلفیه» مینامند و مسائلی را بر اصول «سلفیه» افزودند که بیشتر مربوط به توحید و شرک است.
محمد بن عبد الوهاب با مطالعه کتابهای ابن تیمیه، گرایش خاصی به احیای اندیشههای او پیدا کرد، در این رابطه زیارت پیامبر، تبرک به آثار او، توسل به وی و بنای سایبان بر قبور را شرک دانست و دیگر طوایف مسلمین را متهم به شرک و خروج از دین کرد و تنها مذهب وهابیت را اهل نجات دانست.(۱۸)
وهابیون خود را منتسب به حنبلیها می دانند بدین معنی که بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل و آراء و عقاید وی گرفته اند. با این حال بسیاری از علمای حنبلی، وهابیت را فرقه ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده اند.
مرکز وهابیت کشور عربستان است که به طور گسترده ای برای گسترش این مذهب تلاش می کند.
مذاهب فقهی
اهل سنت در مسائل فقهی به چهار مذهب اصلی تقسیم میشوند:
این مذاهب عبارتند از:
۱٫ حنفی:
این مذهب که بزرگترین مذهب فقهی اهل سنت به شمار می رود منسوب به ابو حنیفه نعمان بن ثابت است، وی در سال ۸۰ هجری به دنیا آمده و در سال ۱۵۰ هجری قمری درگذشته است.
امروزه، در عراق، ترکیه ، قفقاز ، کشورهای حوزه بالکان ، افغانستان ، هند ، چین ، پاکستان، برزیل و بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی بیشتر اهل سنت، حنفی مذهب هستند. در مصر، جمعیت زیادی حنفی اند و هر چند اکثریت با آنان نیست ولی مذهب رسمی مصر مذهب حنفی است. در منطقه شام ، جز در فلسطین ، بیش از نیمی از جمعیت حنفی اند.
البته عده حنفیان در مغرب ، الجزایر ، تونس ، لیبی و نیز در حجاز و یمن و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اندک است.
تخمین زده می شود که بیش از یک سوم اهل سنت جهان حنفی باشند.(۱۹) هر چند برخی(همانطور که قبلا ذکر کردیم) این تعداد را حدود نیمی از اهل سنت دانسته اند.
در ایران حنفی ها اکثرا در استانهای گلستان ، خراسان جنوبی، فارس، هرمزگان، سیستان وبلوچستان حضور دارند.
۲٫ مالکی:
منسوب به مالک بن انس، وی در سال ۹۳ هجری در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۷۹ هجری در همین شهر چشم از جهان فرو بست.(۲۰) تکیه بر سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و تا حدود زیادی پرهیز از رأی و قیاس از ویژگی های فقه اوست(۲۱)
او هم چنین مدتی از محضر امام صادق (علیه السلام) بهره گرفت و پیوسته آن حضرت را به کثرت عبادت می ستود(۲۲)
مذهب او در شمال آفریقا، قطر، بحرین و کویت طرفدارنی دارد(۲۳)
۳٫ شافعی:
منسوب به محمد بن ادریس شافعی، وی در سال ۱۵۰ ه ، در غزه به دنیا آمد و در سال ۲۰۴ ه ، در مصر از دنیا رفت. شافعی زمانی که به سن جوانی رسید، به شهرهای مختلف از جمله مکه، بغداد، مصر و یمن مسافرت نمود و با مشاهده مسلک های گوناگون، مذهب جدیدی پدید آورد که از اختلاط دو مذهب حنفی و مالکی بود. و در مسائل کلامی هم از اتباع ابوالحسن اشعری محسوب می شد، شافعی همچون دیگر اهل سنت کتاب سنت، اجماع و قیاس را حجت می داند(۲۴)
مذهب شافعى به دست شاگردانش در بسیارى از بلاد اسلامى گسترش یافت و در مصر و عراق و خراسان و ماوراء النهر نفوذ کرد و رقیب نزدیک مذهب حنفی به شمار مى رفت (۲۵) و امروزه در مصر، اردن، سوریه، لبنان، عراق، هند و اندونزى مذهب شافعى پیروان فراوانى دارد.(۲۶)
در ایران عمدتا شافعی ها در استانهای کردستان ، آذربایجان شرقی و غربی و بخشی از فارس حضور دارند.
۴٫ حنبلی:
منسوب به احمد بن حنبل، وی در سال ۱۶۵ هجری به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ هجری در گذشت.(۲۷)
وی نیز مانند استادش محمد بن ادریس شافعی کوشید تا با الهام از دو مذهبِ حنفی و مالکی راه میانهای را بگشاید ولی رفته رفته مذهب چهارمی را با گرایشی متمایز و مبتنی بر التزام شدید به نص قرآن و حدیث پایه گذاری کرد(۲۸)
در میان مذاهب اهل سنت، مذهب حنبلی کمترین طرفدار را دارد. اکنون مذهب رایج و رسمی عربستان حنبلی است و در برخی از شهرهای عراق و شام نیز پیروانی دارد.(۲۹)
تعداد کمی از حنبلیان نیز در قطر، بحرین و افغانستان هستند(۳۰)
سید محمد مهدی حسین پور
پی نوشت
۱٫ مفردات راغب، ماده اهل
۲٫ النهایه، ابن اثیر،ج ۲، ص ۴۰۹
۳٫ معلقات سبع، معلقه لبید، بیت ۸۳؛ مجله هفت آسمان، شماره ۱۷، ص ۲۵۷
۴٫ آشنایی با فرق تسنن، ص ۳۵؛ رک: دایره المعارف فارسی، مصاحب، ذیل مدخل سنت
۵٫ شرح العقاید النسفیه، محمدعمر نسفی، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶
۶٫ درآمدی بر علم کلام، ص ۲۹۶
۷٫ بحوث فی ملل و نحل، سبحانی، ج۳، ص ۲۰
۸٫ تاریخ و عقائد ماتریدیه، سید لطف الله جلالی، ص ۶۵ و ۱۳۰ به بعد
۹٫ همان، ص ۱۳۰
۱۰٫ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج ۳، ص ۸۵
۱۱٫ تاریخ معتزله، جعفری لنگرودی، ص ۱۵۷-۱۵۸؛ تاریخ فرق اسلامی،حسین صابری، ج ۱،ص ۱۴۵
۱۲٫ تاریخ فرق اسلامی،حسین صابری، ج ۱،ص ۲۰۵-۲۰۷
۱۳٫ تاریخ فرق اسلامی، ج۱، ص۲۲۹
۱۴٫ فرق و مذاهب کلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۲۰۱
۱۵٫ ملل و نحل، شهرستانی، ج ۱، ص ۱۱۵
۱۶٫ تاریخ فرق اسلامی، ص ۳۷۷
۱۷٫ فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، جعفر سبحانی، ص ۱۴
۱۸٫ آئین وهابیت، جعفر سبحانی، ص ۲۹
۱۹٫ المذهب الحنفی، محمد وفاریشی، ج۱، ص۳۴۱
۲۰٫ تاریخ الاسلام، ج ۱۱، ص ۳۱۸
۲۱٫ حلیه الاولیاء، ج ۶، ص ۳۲۴ ـ ۳۲۶
۲۲٫ امالی صدوق، ص ۱۳۴؛ الخصال، ج ۱، ص ۱۶۷
۲۳٫ تهذیب التّهذیب، ج ۱۰، ص ۵؛ وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۳۵؛ الاعلام، زرکلى، ج ۲، ص ۱۲۶؛ تاریخ التشریع الاسلامى، ج ۲، ص ۹۹ به بعد
۲۴٫ موسوعه الفرق الاسلامیه، محمد جواد مشکور، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱
۲۵٫ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۸۰۴.
۲۶٫ تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۳.
۲۷٫ تاریخ فقه و فقها، ابوالقاسم گرجی، ص ۸۴
۲۸٫ خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، مصطفی ابراهیم زلمی، ترجمه حسین صابری ص۴۵ به بعد
۲۹٫ التشریع الاسلامی نشأته و مصادره و تاریخه، عبدالفتاح کبّاره، ص۱۷۲.
۳۰٫ المدخل الی الفقه الاسلامی، عبدالمجید محمود مطلوب، ص۱۳۸.منبع مقاله
هههههههههه خوارج و معتزله از فرق اهل سنت هستند :))))))))