تازه ها
خانه »» اهل سنت »» تحریف کتابهای اهل سنت و جماعت به دست وهابیون
تحریف کتابهای اهل سنت و جماعت به دست وهابیون

تحریف کتابهای اهل سنت و جماعت به دست وهابیون

download (4)

الحمد لله الذی جعلنا خیر امه و امرنا ان نکون مع الصادقین و الصلاه و السلام علی خیر خلقه محمد الذی بشرنا و اوصانا «الرجل علی دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل» و علی اله و اصحابه نجوم الهدایه. سپاس و ستایش خداوند را، و درود و سلام بر روح و روان رهبر عظیم الشان دین مبین اسلام حضرت خاتم الانبیاء و اهل بیت و یاران فداکارش.
در این عصر و زمان که دشمنان اسلام به هر وسیله ای که برایشان مقدور باشد برای از بین بردن اسلام به کار میگیرند و از آن دریغ نمیکنند و مسلمانان نیز برای حفظ و حمایت آن سعی و تلاش خود را می کنند. اما در میان مسلمانان، کسانی هستند که به ظاهر تابع و حامی اسلامند، اما وقتی که به اعمال و افکارشان نگاهی می اندازیم می بینیم که ضرر و زیان اینها از دشمنان اسلام بیشتر است و به ظاهر مسلمانی خود و با ندای قرآن و سنت تیشه ای برداشته اند و به ریشه اسلام می زنند و اسلام را به طور تدریجی در میان ما از بین می برند. منظور ما از تبلیغات وهابیت همه فرقه ها یعنی سلفیت و حزب الاخوان و خود وهابیت هستند. ما نیز در اینجا به گوشه ای از تحریفات این فرقه نسبت به کتابهای اهل سنت و جماعت می پردازیم.

یکی از کارهایی که وهابیان انجام می دهند هر کتابی را که بخواهند مصادره و یا آن را می سوزانند. به عنوان مثال در منطقه عربستان هر کتابی که بحث مذهبی در آن باشد (یعنی چهار مذهب اهل سنت و جماعت باشد) باید از کشور عربستان خارج شوند و معدوم گردند. چون به نظر و فکر و عقیده پلید آنها چهار مذهب اهل سنت از دین خارج هستند. در عربستان انتشاراتی به نام مکتبه العربی وجود داشت که همه کتابهای آن را سوزاندند و جالب این جاست که کتابهای سید قطب رئیس حزب اخوان المسلمین تا این اواخر نباید فروخته می شد چون عربهای عربستان به فکر عیاشی و راحت طلبی هستند ولی کتابهای سید قطب بر خلاف اعتقادات آنها از جهاد و انفجارات سخن می گوید. (اللهم ادفع الظالمین بالظالمین)
یکی دیگر از کارهای آنها، کتابها را تجدید چاپ می کنند نه برای اینکه خدمت به اسلام کنند بلکه برای اینکه آنها را تحریف کنند. از کتاب ها چیزی را حذف یا به آن اضافه میکنند به عنوان مثال کتاب صحیح بخاری را چاپ کرده اند و بعضی از احادیث آن را حذف کرده اند یا برای نوشتن تعلیقی برای کتابی، آن را تجدید چاپ می کنند. به عنوان مثال عبدالعزیز بن باز که یکی از داعیان بزرگ وهابیت در عربستان سعودی بود در تعلیقی که بر شرح بخاری جزء دوم صفحه ۹۵چاپ دارالمعرفه بیروت داشته بود، صحابی جلیل القدر بلال بن الحارث المزنی را به کفر و شرک متهم می کند به خاطر اینکه این شاگرد رسول الله در هنگام قحطی ای که در زمان خلیفه دوم حضرت عمر بن الخطاب روی داد به زیارت قبر شریف حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم رفته و به آن توسل جسته است. و این گونه اتهام ها نه تنها از شاگردان بلکه از استاد ایشان احمد بن تیمیه حرانی نیز سرزده است آنجا که عبد الله بن عمر رضی الله عنهما (شخصیتی که رسول خدا برای صلاحیت و معروف بودن در علم و فهم و ورع برای او شهادت می دهد) را در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم صفحه ۳۹۰ چاپ دارالمعرفه بیروت به دلیل تبرک جستن این صحابه از اماکنی که رسول خدا در آنجا نماز خوانده است، به کفر و شرک متهم میکند، آن جا که می گوید این کار صحابی وسیله و سببیست برای شرک به خداوند. شما را به خدا آیا میتواند صحابه ای که رسول خدا آنها را تربیت کرده است، شرک و سبب شرک را متوجه نشود ولی این گونه اشخاص آن را متوجه شوند. (برای شناخت این گونه افراد به کتاب الوهابیه فی العراء مقارنه عقیده الوهابیه بعقیده الیهود مراجعه شود).
شیخ محمد نوری در کتابش به نام ردود علی شبهات السلفیه صفحه ۲۴۹ مینویسد: نعمان پسر علامه آلوسی در تفسیر پدرش که تفسیر مهم و مرجعی بزرگ است دست به تحریف زده است که اگر این تحریف را در تفسیر پدرش انجام نمیداد، تفسیرش منبع و مرجع بزرگی برای مسلمانان قرار میگرفت. (نعمان که دست به این تحریف زده است، وهابی بوده و کتابهایی بر علیه اعتقادات اهل سنت و جماعت نوشته و آلبانی نیز تعلیقاتی بر آن کرده است). زمانی که نعمان در تفسیر پدرش اعتقاداتی را مخالف اعتقاد خود میبیند آن را تحریف و حذف میکند. علامه آلوسی در تفسیر خود بر آیه «فالمدبرات امرا» آراء علماء را ذکر می کند و میفرماید منظور از این آیه شریفه عبارت است از نفوس فاضله و ارواح اولیاء الله و مردان بزرگ خدا و با توسل کردن به آنها خداوند به فریاد شخص میرسد و شخص سوخته شده را نجات میدهد و به وسیله آنها باران میباراند و مردم را نصرت و یاری می دهد. علامه آلوسی میفرماید تمام این کارها به خاطر (کرامتا له) کرامت و بزرگی آن شخص ولی است. وهابی ها نرم افزاری را درست کرده اند که در آن تفسیرهای زیادی وجود دارد از جمله ی این تفاسیر، تفسیر آلوسی است که متاسفانه سوره نازعات که در آن بحث توسل به ارواح اولیا وجود دارد را حذف کرده اند. لازم به ذکر است که علامه محمود آلوسی از مریدان شیخ مولانا نقشبندی بوده است.
وهابیها در تفسیر کشاف، تألیف امام زمخشری، تفسیر آیه ی «وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره» (آیه۲۲-۲۳سوره قیامه) را حذف و هر آنچه که مطابق با عقائد باطله ی خودشان باشد را بجای آن قرار دادند. در کتاب مغنی امام ابن قدامه حنبلی که در آن بحث استغاثه شده بود، در تجدید چاپی که انجام داده اند، آن موضوع را برداشته و حذف کرده اند. وهابیون صحیح مسلم را تجدید چاپ کرده و احادیثی که بحث صفات خدا در آنان بود را حذف کرده اند (لازم به ذکر است که در تمام کتابهای چاپ شده نمیتوانند این تحریفات را انجام دهند چون به طور کلی اسرار آنها فاش میشود و مسلمانان به تحریفات آنها پی میبرند).
یکی دیگر از تحریفات آنها، اذکار امام نووی که در دار الهدی ریاض زیر نظر وزارت اوقاف عربستان به چاپ رسیده است، فرمایش ایشان را تغییر داده اند. امام نووی می فرمایند: «فصل فی زیاره قبر رسول الله صلی الله علیه و سلم و اذکارها» اما وقتی که این کتاب را تجدید چاپ کرده اند موضوع آن را به این شیوه تحریف کردند: «فصل فی زیاره مسجد رسول الله صلی الله علیه و سلم و اذکارها» و واقعه ای که مفسرها آن را در سوره نساء آیه ۶۴ (ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما) ذکر کرده اند (حکایت شخصی به نام عتبی که بعد از فوت حضرت رسول صلی الله علیه و سلم به زیارت حضرت می رود و به حضرت توسل کرده و طلب شفاعت میکند و الخ…) و امام نووی نیز در همین کتاب خود، آن را بیان مینمود را حذف کرده اند. برای اطلاع بیشتر به تفاسیر ابن کثیر و قرطبی مراجعه نمایید.
امام نووی در کتاب ریاض الصالحین در فصل کتاب الجنائز فرموده است که اگر انسان برای میت قرآن بخواند ثوابش به میت میرسد و اگر تمام قرآن را بخواند اولی و بهتر است، حال وهابیها آمده اند تعلیقی بر آن نوشته اند که این سخن امام نووی مخالف آن سخنی است که در کتاب مجموعش وجود دارد، در حالی که وقتی به کتاب مجموع امام نووی رجوع می کنیم آنجا نیز رسیدن ثواب قرآن به میت را تثبیت میکند و خبر ندارند که عده ای از علمای اهل سنت و جماعت، اینگونه تحقیقات را انجام می دهند و نمیگذارند به کتابهای مرجع ما اهانت شود.
در کتاب الابانه فی اصول الدیانه که امام اشعری آن را نوشته است به طور کلی بحث (استواء) را که مخالف اعتقاد وهابیون است را تحریف و اعتقادت باطل خود را که نعوذ بالله جسمیت برای خدا ثابت میکند را در آنجا قرار داده اند. ابن ابی العز به اصطلاح شرحی بر کتاب عقیده طحاویه نوشته که در حقیقت سخنان امام طحاوی را تحریف و موارد زیادی از بدعت به آن افزوده است. ناصر الدین آلبانی و زحیل شاویش برای حفظ آبروی ابن ابی العز متن کتاب امام سبکی را تغییر داده اند تا با سخنان ابن ابی العز ربط داشته باشد و بگویند که امام سبکی نیز با ما در مورد تجسیم خداوند هم عقیده است در حالی که امام سبکی یکی از آن علمایی بوده که به مبارزه با ابن تیمیه در مورد تشبیه و تجسیم خداوند به مبارزه بر خواست. وهابیون کتاب ریاض الصالحین را ترجمه و چاپ کرده و آنجا که امام نووی می فرماید: سنت است بر مرده قرآن خوانده شود را اصلا ترجمه نکرده اند.
وهابیان کتابهای مرجع را با شعار آسان نمودن برای مردم، دستکاری کرده و فرموده های آن بزرگواران را که بر خلاف اعتقادات خودشان است را حذف نموده اند. یکی دیگر از خیانت های وهابیان، کتاب فرقان القرآن شیخ عزامی که شرحی بر اسماء و صفات است و آراء علمای اهل سنت و جماعت را طبق مذهب امام ابوالحسن اشعری و ابو منصور ماتریدی را در آن جمع آوری کرده و علمای اهل سنت و جماعت نیز مقدمه و تعلیقاتی بر آن نوشته اند، تمامی مقدمه و تعلیقات آن کتاب را حذف کرده اند.
از دیگر خیانت های وهابیان، خود کتابهایی را تألیف و چاپ کرده و آن کتاب ها را به بزرگان خود نسبت می دهند مثلا کتابی را به عنوان دقائق التفسیر تألیف کرده و آن را به ابن تیمیه نسبت داده اند اما وقتی که تحقیق کرده بعمل میآید معلوم میشود که ابن تیمیه اصلا در طول زندگی خود تفسیری ننوشته است. امام بیهقی از علمای بزرگ اهل سنت و جماعت، کتابی به عنوان اسماء و صفات دارد. وهابیها برای اینکه با امام بیهقی منافسه کنند خودشان کتابی به نام اسماء و صفات را نوشته اند که اعتقادات باطل خود را در آنجا بیان کرده اند و آن را برای به شک انداختن مسلمانان به بازار عرضه میکنند و مردم را به گمان اینکه کتاب، مؤلفش امام بیهقی است، فریب میدهند.
از دیگر خیانتهای وهابیون، ارعاب و ترساندن انتشاراتی است که کتابهای اهل سنت و جماعت را چاپ و پخش میکنند این خائنان بعد از تهدیدهای مکرر آنها را مجبور به چاپ کتابهای خودشان میکنند. به طور مثال در اردن انتشاراتی به نام امام نووی وجود دارد که مختص چاپ کتابهای اهل سنت و جماعت بوده اما با تهدیدهای وهابیان مجبور شدند کتابهای آنان را نیز چاپ و منتشر کنند. آن گمراهان کتاب سیر اعلام النبلاء متعلق به امام ذهبی که در آن زندگی اولیاء الله و عارفان بزرگ نگاشته شده است که تقریبا ۲۰ جلد می باشد را نیز تحریف کرده اند به این گونه که وهابیان آن کتاب را در ۱۳ جلد چاپ کرده اند و جلد اخیر آن را که می فرماید ابن تیمیه شخصی گمراه و گمراه کننده است را چاپ نکرده اند .
یکی دیگر از خیانتهای وهابیان این است که کتابهایی را که طبق اعتقادات خودشان است را نگاشته و چاپ میکنند و آنها را به صورت مجانی به مردم ارائه میدهند هم چنان که زائرین بیت الله الحرام آگاهی دارند که چگونه در عربستان کتابها را به صورت مجانی در اختیار آنها قرار میدهند و اعتقادات پلید خود را بوسیله زائرین به اقصی نقاط جهان میرسانند. ابن تیمیه کتابی دارد به عنوان فتاوی ابن تیمیه که در یکی از جلدهای آن بحث تصوف و شفاعت و عرفان را میکند و وهابیان نرم افزاری را برای این فتاوی درست کرده اند اما آن جلدی که بحث تصوف و عرفان و شفاعت است را در آن نرم افزار وارد نکرده اند. (عزیزان، وهابیان حتی به علماء خودشان هم رحم نمیکنند و به آنها خیانت می کنند چه برسد به علمای اهل سنت و جماعت).
و جنایتی دیگر وهابیان عربستان این است که قبرهای مبارک صحابه که مورد احترام تمام مسلمانان است و اسم آن اصحاب بر آن مقبره ها نوشته شده بود را با خاک یکسان کرده اند. اما قبر کعب بن اشرف که یک شخص یهودی است سالم مانده و بعنوان آثار باستانی از آن مراقبت می شود و زمانی که سفیران هند و پاکستان به عربستان رفته و این وضع را مشاهده کرده اند از دولت عربستان تشکر و قدردانی کردند. (آثار صحابه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم را ویران اما آثار یهودیها را آباد می کنند. از شاگردان همفر جاسوس انگلیسی، چه انتظاری باید داشت).
یکی دیگر از خیانتهای وهابیان، اسم مبارک حضرت رسول که از زمانهای قدیم در روضه مبارک آن حضرت نوشته شده بود را برداشته و از حالت قبلی آن یعنی (یا الله) و (یا محمد) به لفظ (یا مجید) تبدیل کرده اند. از همین قبیل است خیانت های وهابیان به تفسیر جلالین. امام سیوطی در سوره فاتحه در تفسیر آیه «غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» میفرماید: منظور یهود و نصاری است اما این خیانت کاران تفسیر آن امام بزرگوار را تغییر و به هوی و هوس خودشان به معنای منحرفین تفسیر کرده اند.
خیانت دیگر آن منحرفین به تفسیر علامه صاوی است، آنجا که علامه صاوی در مورد طلاق ثلاثه میفرمایند: کسی اعتقاد به واقع شدن یک طلاق با لفظ ثلاثه را ندارد مگر آن شخص گمراه است و این را نیز (واقع شدن یک طلاق با لفظ ثلاثه) کسی جز ابن تیمیه نگفته است در حالی که خود را نیز به مذهب حنبلی نسبت میدهد که در واقع چنین نیست. اما وهابیان این گفته علامه صاوی را در تفسیر او حذف و برداشته اند. باز در همین کتاب، علامه صاوی در تفسیر سوره فاطر آیه ۷ میفرماید: «این آیه در حق خوارج نازل شده است آنهایی که تأویل قرآن و سنت را تحریف میکنند و با این تأویل باطل خود، خون و مال مسلمانان را حلال کرده اند که نظائر آنها نیز مشاهده میشود و آنها فرقه ای هستند در سرزمین حجاز که به آنها وهابی میگویند الخ…»
اما وهابیان در چاپهای جدید، آن جمله ای که در حق وهابیان گفته شده است را حذف و آن جمله را طوری به خوارج نسبت داده اند که انسان فکرش را نیز نمیکند. الحمد لله دین اسلام دلسوزانی دارد که خیانتهای این خیانتکاران را فاش و مسلمانان را آگاه میسازند.
امام شبشیری شرحی بر کتاب اربعین نووی نوشته است. اما وهابیان آن شرح را به یکی از عمال خودشان نسبت داده اند و نام آن کتاب را جواهر الطحطاویه فی شرح اربعین النوویه گذاشته اند. آنجا که امام شبشیری بحث فوقیت که در آیات و احادیث هم ذکر شده است را طبق اقوال علماء اهل سنت و جماعت تفسیر و شرح کرده است، آن گمراهان، فوقیت را به معنای قهر و استیلاء معنا کرده اند و فرمایش امام شبشیری و اقوال علمای اهل سنت و جماعت را تحریف کرده اند. و حتی حدیث مشهوری که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم می فرمایند: «ما بین قبر و منبر من باغی است از باغهای بهشت» را به شیوه زیر تحریف کرده اند و گفته اند: «ما بین مسجد و منبر من باغی است از باغهای بهشت» چرا که این وهابی ها زیارت قبر حضرت رسول را شرک و زائران را مشرک میدانند. نعوذ بالله من ذلک.
عزیزان این قطره ای از دریای خیانت وهابیان بود که ما با استفاده از سایتهای اهل سنت و جماعت و مطالعه کتب آنها آن را کشف کرده ایم و بنا بر آیه «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» آن را به خدمت مسلمانان حقیقت جو عرضه کردیم. «و ما علینا الا البلاغ المبین» و کسی را نیز اجبار به قبول آن نمیکنیم. ما به روز حساب و جزا ایمان داریم و یقین داریم که روزی باید در مقابل خداوند جواب پس بدهیم، پس خود را برای آن روز آماده سازید.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

رفتن به نوار ابزار