تازه ها
خانه »» اخبار جهان اسلام »» شباهت وهابیت با اعراب جاهلیت
شباهت وهابیت با اعراب جاهلیت

شباهت وهابیت با اعراب جاهلیت

بسم الله الرحمن الرحیم

د

۱ از بارزترین صفات عرب جاهلى خشونت و قساوت قلب بى‏حساب بود، از کشتن انسان‏ها لذت مى‏ بردند و سالیان دراز خونریزى در میان آنها متوقف نمى‏ شد.

 در ذیل آیه ۱۰۳ سوره آل عمران در تفاسیر مختلف آمده است که میان دو قبیله «اوس» و «خزرج» جنگ‏هاى خونینى رخ داد که ۱۲۰ سال به طول انجامید.

همچنین ابن اثیر در تاریخ خود بیش از شصت جنگ مهمّ زمان جاهلیت را نام مى‏ برد که در آنها هزاران تن کشته شدند. البته تعداد کامل جنگ‏هاى کوچک و بزرگ تا ۱۷۰۰ جنگ نیز ثبت شده است

. همچنین نقل شده است که روزى پیامبر صلى الله علیه و آله از بهشت و نعمت‏هاى آن سخن گفت، در این میان عربى جاهلى از آن حضرت پرسید: آیا در آنجا جنگ و خونریزى وجود دارد؟ هنگامى که پاسخ منفى شنید، گفت: إذَنْ لاخَیْرَ فیها: «بنابراین، فایده‏اى ندارد!»

آنها فرزندان خود را با دست خویش زنده زنده زیر خاک مى‏ کردند و به آن افتخار مى‏ نمودند.

مفسران ذیل آیه ۸ و ۹ سوره تکویر «وَ إِذَا الْمَوْؤودَهُ سُئِلَتْ * بِأَىِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» داستان‏هایى از زنده به گور کردن دختران توسط عرب جاهلى آورده‏ اند

عرب قبر را صهر یعنی داماد مى‏ نامید! زیرا دخترانشان را در آن زنده به گور مى‏ کردند

 قیس بن عاصم تمیمى محضر رسول خدا صلى الله و علیه وآله آمد و گفت: من در جاهلیت هشت دخترم را زنده به گور کرده‏ام! رسول خدا فرمود: در برابر هر یک از آنان یک برده را آزاد کن.

اسلام با شعار «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ» و مطرح کردن رحمانیت و رحیمیت خداوند هر روز در نمازها، به مبارزه با این خوى زشت پرداخت و بر آن غلبه کرد و رحمت و رأفت الهى محیط اسلام را فرا گرفت.

پیامبر اسلام‏ صلى الله علیه و آله که پیامبر رحمت است، محبت در حق کودکان و افراد بى‏گناه و حتّى مراعات حیوانات و درختان را در جنگ‏ها سفارش مى‏ فرمود.

 امیرمؤمنان‏ علیه‏ السلام در نامه معروف خود به مالک اشتر به او فرمود: فانّهم صِنفان: إمّا أخٌ لک فى الدین، او نظیرٌ لک فى الخلق: «نسبت به همه مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مدارا و محبت کن».

ولى وهابیت سلفى تندرو امروز، فتوا به اباحه جان و مال و ناموس همه کسانى که هم فکر آنها نیستند مى‏ دهد.

 و پیروان آنها هر روز خون بیگناهان، اعم از شیعه و سنى، زن و بچه و حتى کودک شیرخوار را مى‏ ریزند.

هر جا را بتوانند آتش مى‏ زنند، حتى اعمال وحشتناکى که در عصر جاهلیت هم معمول نبود را انجام مى‏ دهند.

با رفتار آنان مصداق بارز «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِىَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَهً»: «پس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید، که دلهایتان چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد»، ظاهر شد؛ تا آنجا که بیگانگان این شعار را سر داده‏ اند «اسلام یعنى خشونت و آدم‏کشى».

همایش برگزار میکنند و تصویب میکنند که باید کسانی را زیارت قبور میکنند و توسل میکنند را به اسلام دعوت کنیم اگر قبول نکردند جنگ کنیم و آنها را بکشیم فرقس هم نمیکند قبر ابوحنیفه را زیارت کرده باشی و یا قبر امام حسین علیه السلام را .

فتوی میدهند که هر که هم مسلک ما نیست نباید در مساجد ما نماز بخواهند .

فتوی میدهند  باید قربتاً الى اللَّه با فرزندان شیعه در دانشگاه‏ها سخت‏گیرى کرد و در صورت لزوم کشتن آنها واجب است!

فتوی میدهند که باید با مردم عراق برخورد  شود؛ و باید  از حجّ آنها ممانعت شود  .

با همین فتاوی بود که  در طائف و مناطق دیگر حمام خون به راه انداختند که  در تاریخ ثبت است

«جمیل صدقى زهاوى»، از علماى اهل سنت عراق، درباره حمله وهابیان به شهر سنى‏نشین طائف مى‏ نویسد: «از زشت‏ ترین کارهاى وهابیان در سال ۱۲۱۷ قمرى قتل عام مردم طائف است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند، طفل شیرخوار را بر روى سینه مادرش سر بریدند، جمعى را که مشغول فراگیرى قرآن بودند کشتند، و حتّى گروهى را که در مسجد مشغول نماز بودند، به قتل رساندند و کتابها که در میان آنها تعدادى قرآن و نسخه‏ هایى از صحیح بخارى و مسلم و دیگر کتب حدیث و فقه بود، در کوچه و بازار افکنده و آنها را پایمال کردند.

 «زینى دحلان»، مفتى مکه، نیز این ماجرا را در کتاب خود آورده است.

«غالب محمد ادیب» از تاریخ جبرتى نقل مى‏ کند که وهابیان سه روز به غارت طائف پرداختند و مرد و زن و کوچک و بزرگ را کشتند.

«صلاح الدین مختار» که خود وهّابى است مى‏ نویسد: در سال ۱۲۱۶ امیر سعود با لشگر انبوهى از مردم نجد و عشایر جنوب و حجاز و دیگر نقاط، به قصد عراق حرکت کرد؛ در ماه ذیقعده به کربلا رسید و تمام برج و باروى شهر را خراب کرد و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار بودند، به قتل رساند و نزدیک ظهر با اموال وغنایم فراوان از شهر خارج شد.

شیخ «عثمان نجدى»، از مورّخان وهّابى، مىی نویسد: وهابیان به صورت غافلگیرانه وارد کربلا شدند و بسیارى از اهالى آنجا را در کوچه و بازار کشتند. ضریح حسین‏ علیه‏ السلام را خراب کردند و آنچه داخل آن بود را غارت نمودند و در شهر نیز هر چه از اموال، اسلحه، لباس، طلا و فرش و قرآن نفیس یافتند را ربودند، نزدیک ظهر از شهر خارج شدند، در حالى که قریب به دو هزار تن از اهالى کربلا را کشته بودند. آرى این یک خوى بسیار زشت جاهلى بود که آن را تجدید کردند.

یکی از صفات اعراب جاهلی خشنونت است و اعراب جاهلی در مقایسه با وهابیون مادر مهربان هستند

۲- عرب جاهلى از شنیدن حرف حق ابا داشت لذا به هم سفارش مى‏کردند که به هنگام تلاوت آیات قرآن از سوى پیغمبر اکرم‏ صلى الله علیه و آله فریاد سر دهند، تا کسى سخن آن حضرت را نشنود. قرآن مى‏ فرماید: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ»: “و کافران (به مردم) گفتند به این قرآن گوش فرا ندهید و سخنان لغو و باطل در آن القاء کنید تا مگر بر او غالب شوید.

وهابیان سلفى تندرو نیز امروز صدها هزار کتاب بر ضد مخالفان خود که مملو از دروغ و تهمت است منتشر مى‏ سازند و به زور به آنها مى‏ دهند، اما اجازه نمى‏ دهند حتى یک جلد کتاب روشنگر در پاسخ آنها منتشر شود.

 کسى حق ندارد در سرزمین حجاز کتابى در پاسخ به شبهات وهابیت که مستدل، منطقى و محترمانه نوشته شده باشد منتشر کند و اگر از کشور دیگر نیز کسى کتابى در همین زمینه به آنجا ببرد، دستگیر و زندانى مى‏ شود

. در حقیقت آنها با تمام امکانات به تبلیغ آیین خویش مى‏ پردازند، ولى نه خود گوش شنوایى براى شنیدن پاسخ‏هاى منطقى دارند و نه اجازه مى‏ دهند کسى این پاسخ‏ها را بشنود!

و هر آنکس را که مخالف آنها باشد به کفر و شرک نسبت داده و فتوی به قتل او میدهند .

۳- مشرکان عصر جاهلیت بعد از نزول آیات قرآن آنچه را به نفعشان بود مى‏ پذیرفتند و آنچه به زیانشان بود نفى مى‏ کردند و از روش «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ» استفاده مى‏ کردند.

سلفى‏ هاى امروز نیز نسبت به آیات قرآن چنین مى‏ کنند مثلاً براى نفى شفاعت پیامبر و سایر معصومین به آیه قُلْ للَّهِ‏ِ الشَّفَاعَهُ جَمِیعاً: «بگو شفاعت همه خلقان با خداست» متوسل مى‏ شوند و آیاتى همچون مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ   «کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟» را که با صراحت از شفاعت اولیاءاللَّه سخن مى‏ گوید، به فراموشى مى‏ سپارند.

۴٫ عرب جاهلى تازه مسلمانان را شکنجه مى‏ دادند و مجبور به تغییر عقیده مى‏ کردند. داستان شکنجه‏ هاى یاسر و سمیّه که به شهادت آنان انجامید و شکنجه‏ هاى بلال و دیگر مسلمانان توسط مشرکان مغرور قریش را همگان شنیده‏ اند.

وهابیت تکفیرى نیز به اجبار و تهدید به قتل، مسلمین را وادار به تغییر عقیده و پذیرش آیین خود مى‏ کنند و اعمال غیر وهابى را صحیح نمى‏ دانند .

 در گذشته نه چندان دور شاهد و ناظر بودیم که در مسجد مدینه مرتباً مخالفان را شلاق مى‏ زدند.

«احمد زینى دحلان»، مفتى مکه مکرمه، مى‏ نویسد: اگر کسى به مذهب وهابیت در مى‏ آمد و قبلاً حج واجب انجام داده بود «محمد بن عبدالوهاب» به وى مى‏ گفت: باید دوباره حج انجام دهى، زیرا حج گذشته تو در حال شرک صورت گرفته است!

و به کسى که مى‏ خواست وارد کیش وهابیت بشود، مى‏ گفت: پس از شهادتین باید گواهى دهى که در گذشته کافر بوده‏ اى و پدر و مادرت نیز در حال کفر از دنیا رفته‏ اند!

 و همچنین باید گواهى دهى که علماى گذشته نیز کافر مرده‏ اند!

 اگر گواهى نمى‏ داد وى را مى‏ کشتند و هر کس را که از مذهب وهابیّت پیروى نمى‏ کرد، مشرک دانسته و خون و مال او را مباح مى‏ دانست. آرى، او بر این باور بود که طىّ قرون گذشته تمامى مسلمانان کافر بوده‏ اند!»

در کنار قبرستان بقیع سردابى توسط سلفى‏ هاى تکفیرى درست شده بود که اگر کسى زیارت نامه‏ اى با صداى کمى بلند در بقیع بخواند او را به آنجا مى‏ برند و شکنجه مى‏ دهند و مى‏ گویند تا از کار خود اظهار پشیمانى نکنى رها نمى‏ شوى!

۵٫ عرب جاهلى به ماه‏هاى حرام ماه هایى که جنگ در آن حرام بود اهمیت نمى‏ داد و به میل خود آن را تغییر مى‏ داد. ماه‏هاى حرام چهار ماه است، ماه‏هاى ذى قعده، ذى حجه، محرم و رجب که در میان عرب جنگ در این چهار ماه حرام بود، ولى چون جنگ و غارت جزئى از زندگى عرب جاهلى شده بود، لذا تحمل سه ماه آتش بس براى آنان مشکل بود، به همین خاطر گاه بعضى از این سه ماه را از ماه‏هاى حرام حذف مى‏کردند و ماه دیگرى را به جاى آن مى‏ گذاشتند. قرآن در همین باره مى‏ فرماید: إِنَّمَا النَّسِى‏ءُ زِیَادَهٌ فِى الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عَاماً وَیُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِیُوَاطِئُوا عِدَّهَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ : نسی‌ء (یعنی ماهی را تغییر و تبدیل کردن به ماهی دیگر و حکم ماه حرامی را در هر سه سال، سالی ده روز به ماهی متأخر انداختن که بدعت زمان جاهلیت بود) افزایش در کفر است که کافران را بدان به جهل و گمراهی کشند، سالی ماه حرام را حلال می‌شمرند و سالی دیگر حرام تا بدین وسیله با عده ماه هایی که خدا حرام کرده سازگاری و برابری داشته باشند و حرام خدا را حلال گردانند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا نمود، و خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد.

سلفى‏ هاى تکفیرى امروز بدتر از عرب جاهلى، کشتارهاى دسته‏ جمعى بیگناهان را در عراق هیچ روز و در هیچ ماهى متوقف نمى‏ کنند و حکومت طالبان در افغانستان نیز چنین بود.

در ماه ذی الحجه زوار بیت الله الحرام را در زمین محترم در ماه حرام به شهادت رساندند .

در ماه رجب مردم مظلوم یمن را در زیر بمباران خود به قتل رساندند .

۶٫ اعراب جاهلى سعى در تخریب مساجد داشتند چنانکه قرآم می‌گوید: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِى خَرَابِهَا: «و کیست ستمکارتر از آن که مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش نماید؟» در تفسیر این آیه آمده است که مشرکان مکه بعد از مهاجرت مسلمین به مدینه محل عبادت و نماز آنها را ویران کردند.

سلفى‏ها نیز فتوا دادند مساجد پیروان اهل‏بیت‏ علیهم‏ السلام را تخریب کنند و مراقد ائمه اهل‏بیت ‏علیهم ‏السلام که مرکز عبادت الهى بود نیز به دست آنها تخریب شد؛ همانگونه که طىّ چند سال گذشته مسجد امام على‏ علیه‏ السلام و مسجد حضرت زهرا علیها السلام را در مدینه که از مساجد سبعه بشمار می‌رفتند، تخریب کردند.

۷٫ عرب جاهلى بر اثر جهل و نادانى، خود را عاقل‏ترین مردم و مسلمانان را به عنوان سفهاء و ابلهان معرفى مى‏ کرد. آنگونه که قرآن کریم می‌فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُوا کَمَا ءَامَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا ءَامَنَ السُّفَهَاءُ : و چون به ایشان گویند: ایمان آورید چنان که دیگران ایمان آوردند گویند: چگونه ایمان آوریم مانند بیخردان؟! آگاه باشید که ایشان خود بی خردند ولی نمی دانند.

عالم‏ نمایان نادان وهابى تکفیرى نیز، خود را از همه علماى اسلام اعم از سنى و شیعه عالم‏تر و بزرگان علماى اسلام را به جهل و ناآگاهى نسبت مى‏ دهند.

۸٫ عرب جاهلى براى زنان کمترین ارزشى قائل نبود و هنگامى که به او بشارت مى‏ دادند خدا به تو دخترى داده، صورتش از شدت غضب سیاه مى‏ شد و مدتى پنهان مى‏ گردید، سپس اگر مى‏ توانست دختر را زنده بگور مى‏ کرد. قرآن کریم در این رابطه مى‏ فرماید: وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ * یَتَوَارَى‏ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى‏ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ : «هنگامى که به یکى از آنها بشارت داده شود، خدا دخترى به تو داده آن چنان از فرط ناراحتى چهره‏ اش تغییر مى‏کند که صورتش سیاه مى‏ شود و مملو از خشم و غضب مى‏ گردد. از قوم و قبیله خود به خاطر این بشارت بدى که به او داده شده است متوارى مى‏ گردد آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگهدارد و یا آن را زنده در زیر خاک پنهان سازد چه بد حکم مى‏ کنند.»

سلفى‏ هاى متعصب نیز هیچ‏گونه حقى براى زنان قائل نیستند، نه مشاغل اجتماعى، نه حق رأى دادن؛ حتى حق رانندگى با رعایت کامل حجاب اسلامى را نیز به زنان نمى‏ دهند.

۹ عرب جاهلی در صدد دشمنی با رسول الله بود و سلفیان امروز با دشمنی با رسول خدا در صدد تخریب قبر مطهر رسول خدا هستند .

حال خود قضاوت کنید آیا وهابیت تندرو بازگشت به دوران جاهلیت عرب نیست؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

رفتن به نوار ابزار