تازه ها
خانه »» بانک مقالات »» داعش؛ ترکیب ایمان و تکنیک بدون عقلانیت دینی

داعش؛ ترکیب ایمان و تکنیک بدون عقلانیت دینی

خشونت‌گرایی داعش: ترکیب ایمان و تکنیک بدون عقلانیت دینی

       images (7) images (6) images (5) download images (1) images (2) images (3)  download (1)

المذهب، شعبه القاعده عراق در سال ۲۰۱۲ نام جدید خود را تحت عنوان “دولت اسلامی عراق و شرق مدیترانه” (isis) یا “دولت اسلامی عراق و شاماعلام کرد و ابتدا برای سرنگونی دولت اسد وارد سوریه شد. در ۲۰۱۳ وقتی صدها نفر از زندانیان ابو قریب از زندان گریختند به این گروه پیوستند. این گروه تا ژوئن ۲۰۱۴ با عقب‌نشینی ارتش عراق در شهرهای فلوجه و موصل، زیرساخت‌های دولتی و منطقه‌ای هر دو طرف مرز سوریه و عراق را تحت کنترل درآورد. ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش، ابتدا دنبال تأسیس دولت در عراق بود، اما بحران سوریه بر اشتهایش افزود و همین موضوع باعث شد نام گروه تغییر کند. داعش نه تنها مثل القاعده جنگ چریکی را دنبال می‌کند، بلکه قلمرو گشایی از مهم‌ترین مبانی جنگی آن ها محسوب می‌شود

ابوبکر با اسم ابراهیم عواد در ۱۹۷۱ در سامرا به دنیا آمد و از دانشگاه اسلامی بغداد دکترا گرفت. پس از اشغال عراق توسط آمریکا در ۲۰۰۳، وی در منطقه فلوجه در کنار ارتش صدام، با آمریکایی­ها جنگید و به وسیله آن‌ها دستگیر شد و به زندان رفت. البغدادی بعد از رهایی از زندان، به عنوان یک مجاهد، تحت امرِ بن لادن، به القاعده بین‌النهرین پیوست. وی توانست بیش‌ترین مخالفانِ با آمریکا، را گردآوری کند و به خطرناک‌ترین و قوی‌ترین گروه تروریستی ضدِ آمریکایی تبدیل شود. از این رو، آمریکا در ۲۰۱۱جایزه ده میلیون دلاری برای دستگیری او اختصاص داد. البغدادی در سوریه با النصره از وابستگان القاعده اختلاف پیدا کرد و از اطاعت الظواهری بیرون آمد و اعلام کرد که فقط بن لادن را به عنوان رهبر القاعده قبول دارد. او اکنون خود را خلیفه مسلمانان جهان می‌داند و همه را به بیعت از خود فراخوانده است.

عقاید داعش درباره کفر و ایمان و جهاد

کفر و ایمان یکی از دوگانه‌های اساسی قرآن مجید است که بر اساس این تقسیم، گروندگان به پیامبر (ص) با عنوان “مؤمن”، از معاندان آن حضرت با عنوان”کافر” جدا می‌شدند. دشمنان، در صدر اسلام کسانی بودند که علی‌رغم شنیدن پیام الهی در فرایند دعوت، با ساز و کارهای سه‌گانه موعظه، حکمت و جدال نیکو، نه تنها بدان اعتنایی نکردند و دست از شرک برنداشتند، بلکه تمام تلاش خود را برای نابود کردن پیامبر (ص) و یارانش و از بین بردن دین جدید به کار گرفتند. مشرکان پیامبر (ص) و تعدادِ اندکِ مؤمنان را از شهر و کاشانه خود بیرون راندند و همواره تلاش کردند، از درِ جنگ با آنان وارد شوند.

بحث کفر و ایمان با فراگیر شدن اسلام در جزیره العرب، از موضوعیت افتاد. با این حال در فرایند شکل‌گیری فرقه‌های کلامی، خوارج – اولین گروه جزم‌اندیش در جهان اسلام- دوباره بحث کفر و ایمان را وارد حوزه مباحث کلامی کردند. خوارج بر خلاف قرآن، بحث کفر و ایمان را به متن جامعه دینی کشاندند و کسانی که مرتکب گناه کبیره می‌شوند را کافر دانستند. بدین گونه بود که بحث کفر و ایمان تحریف شد و به شمشیری علیه مسلمانان تبدیل گشت و کم‌کم به نسل‌های بعد هم منتقل شد. می‌توان گفت که امروزه داعش آخرین میراث بران این گروه‌اند.

فریضه جهاد نیز در صدر اسلام شأن نزول خاصی داشت، اولاً: جهاد معنای عمیق‌تری داشت که هر گونه تلاش برای تحقق بخشی به اهداف دینی را شامل می‌شد و قتال تنها یک مصداق آن در شرایط خاص بود. ثانیاً: جهاد در معنای جنگ تنها علیه مشرکانِ معاندی تشریع شده بود که مقابلِ دین الهی ایستاده بودند و لحظه‌ای در از بین بردن آن درنگ نمی‌کردند و در واقع با زبان شمشیر به این دعوت عظیم الهی پاسخ می‌دادند، در چنین زمینه‌ای پیامبر (ص) و یارانش مأموریت قتال داشتند.

همین آموزه نیز به تدریج و به تبع از تحریفی که در آموزه کفر و ایمان به وجود آمده بود، از شأن نزول تاریخی خود خارج شد و کسانی در جهان اسلام پیدا شدند که دایره آن را چنان گستراندند که در عمل به شمشیری علیه خودِ مسلمانان تبدیل شد. ابن تیمیه برخلاف قرآن که می‌فرماید: کسی که به شما اظهار اسلام می‌کند، به طمع غارت اموالش نگویید که مؤمن نیستی و کافری؛ درباره مغول که بعد از حمله به اسلام به تدریج اسلام آورده بودند حکم به کفر داد و کارخانه تکفیر سازی را برای نسل‌های بعد از خود به ارث گذاشت. بعدها در جهان اسلام کسانی چون سید قطب، عبدالسلام فرج، عبدالله عزام و … پیدا شدند که مسیر ابن تیمیه را پیمودند و در شرایط جدید حیطه کفر را بیش از حد گسترده کردند و از طرف دیگر بحث عنادورزی طرف مقابل را کنار گذاشته و عامل تهدید و جهاد را ابزار گسترش دین تلقی کردند و در عمل نیز همین ایده افراطی را پیمودند و دین رحمت و محبت را که پیامبر (ص) با تکیه بر آن –هل الدین الا الحب- سخت‌ترین دشمنان اسلام را به سوی اسلام متمایل کرده بود، به دین تهدید و خشونت متهم ساختند.

اوج چنین برداشت خطا از اسلام در عرصه نظر و بیشتر در حیطه عمل به وسیله القاعده در دو سه دهه اخیر پی‌گیری شد که در واقع داعش -افراطی‌ترین شاخه چنین سازمانی- خشونت‌های وحشیانه خود را با چنان توهماتی به نام دین توجیه می‌کند.

علایق داعش درباره فناوری‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری

علایق داعش درباره فناوری، ارتباط محکمی با عقاید خاص کلامی سلفی گرایانه بخشی از وهابیت دارد. سلفیان معتقد به مجردات نبوده و همه عالم اعم از خدا را محسوس می‌دانند. خدا جسم نیست، اما محسوس است و می‌توان خدا را در قیامت با چشم سر دید. غیب را چون در قرآن آمده، قبول دارند، اما معنای غیب، موجوداتی فراتر از ماده، مانند: عقول و این ها نیست. فرشتگان جسم‌اند و از نور آفریده‌شده‌اند. روح مادی است و فراتر از بدن نیست. به لحاظ معرفتی سلفیان فقط نقل را قبول دارند و از عقل و شهود چون فقط نشان‌دهنده باطل‌اند،‌ گریزانند. فقط باید به وحی اعم از کتاب و سنت و اجماع سلف مراجعه کرد.

بنابراین کسانی که دنیای روحانی را به دنیای محسوس تقلیل می‌دهند، طبیعی است که عاجزتر از آن خواهند بود که بتوانند درکی از بنیاد متافیزیک دنیای مادی فناوری به دست آورند. چنین گروهِ ظاهرگرا، تنها محسوس فنی را با محسوس شرعی مقایسه خواهند کرد، از همین رو داعشیان به مانند دیگر ظاهرگرایان القاعده احساس دوگانه پیرامون فناوری یافته‌اند. آن بخش از فناوری که به عنوان بسط مصداقی مفهوم و آموزه­ای شرعی مورد فهم قرار می‌گیرد، در اخذ و قبض آن بی‌قراری می‌کنند و از بخشی که برایشان با ظاهر دینی توجیه‌پذیر نیست، گریزانند.

گروه داعش با چنین عقبه فکری کلامی، امروزه با جنبه‌های عقلانی تجدد به ویژه در حوزه دستاوردهای سیاسی از قبیل: دمکراسی و حقوق انسان، پیشرفت جامعه، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، ضدیت شدید دارند و چنین دیدگاه‎های محدود را به جایِ انتساب به واپس‎گرایی خود، به اسلام نسبت می‌دهند. همان‎گونه که در طول تاریخ سوگمندانه بخشی از متفکران اسلامی با یک شبیه‌سازی غلط تاریخی متأخر بر متقدم، اشکالی از حکومت را توجیه شرعی کرده‌اند؛ که از آن جمله می‌توان به حکومت­های تقلبی و استبدادی اشاره کرد، که ظلمشان در عقب‌ماندگی جهان اسلام در شرایط جدید تاریخی، تأثیر تعیین‎کننده­ای داشته است. گروه داعش امروز همان ستم را با بهره‌گیری از فناوریهای جدید نظامی، به خشن‎ترین و انزجار‎آورترین وجهِ ممکن، برای افکار عمومی جهانی، به نام خلافت اسلامی تکرار می‌کند. داعشی‎ها در شرایط معاصر که پیشرفت تکنولوژی بشر در اوج قرار گرفته است، تلاش می‎کنند از طریق ترکیب جهالت “متوهم تقدیس یافته”ی خود، با ابزارها و فناوری­های جدید در حوزه‎های سخت‌افزاری نظامی و نرم‌افزاری رسانه‎ای الکترونیکی، جامعه‎ای بدوی به اسم دین تأسیس کنند و خود را خلیفه جهان اسلام بنامند.

به طور کلی، وقتی عقلانیت تکنیکی با ایمان اسلامی آغشته بر تعبد جهلانی در می‎آمیزد، فناوری‌های سخت و نرم، نه نجات‌بخش، که فاجعه‌آفرین می‌شوند. دنیای مجازی، انواع ترورهای شخصی و شخصیتی را در دورترین نقاط جهان تسهیل می‎کند. سلاح‌های گرم، به سمت مؤمنان نشانه‎گیری می‌کنند. چنین دینی که پرده‎ای بر کشف و بسط حقیقت و میل به آن می‌گردد، کارآمدترین ابزار سودآور برای زندگی بشر را، به شرورترین آن تبدیل می‌کند.

از این نکته هم نمی‎توان صرف‎نظر کرد که شکل‎گیریِ دنیای مجازی به عنوان بالاترین مرحله پیشرفت تکنیکی بشر، در دور شدن آدمها از فهم عقلانی دین بسیار مؤثر افتاده است. جای معلمان واقعی دین را، اظهارات سخیفِ منتشرشده درسایتهای مجازی گرفته است، که جوان مسلمان بدونِ به دست آوردن اعتبار این آموزه­ها، مسحورش می‎گردد و دنیای کاذب دینی برای خود می‌سازد. بی‌دلیل نیست که امروزه فرقه‌ها و مذهب‌های بشر ساخته، از هر زمان دیگر فزونی گرفته و نیز جزئیاتش روشن نیست.

تکنیک در عصر جدید؛ یعنی سرمایه. گرایش به اقتباس تکنیک مدرن، پیش و پس از هر چیز، گرایش به تولید سرمایه دارانه است؛ و این زمینه­ای برای آلوده کردن ایمان به متاع اندک دنیوی است، از­ این­ رو، عظمت خواهی ایمانی شاید در حاشیه به نیهیلیسم برسد، چرا که تکنیک وسیله کشتن و شکنجه و بازجویی نیز هست، فن اداره زندان نیز هست، سیستم تعقیب و مراقبت و تجسس و سانسور و خفه کردن و آوازه گری و دروغ‎پراکنی نیز هست. نظام، ارتش، تفنگ، نیروگاه اتمی، بمب اتمی، همه تکنیک هستند. از این روست که همه گزارشها از عراق حاکی از آن است که تجمع یافتگان در گرد داعش، از نقاط جهان، نه تنها مسلمانانِ خوارجِ مسلک جاهل، که جاه‌طلبان، لمپنهای بیکار و جانیان بین‌المللی نیز می‌باشند، هر چند که خود را با صورتی از ایمان کاذب در پرده جهل به این امور بنمایانند.

راهبردهایی برای فردا

تعالیم دینی قرآن، به تعبیر علی -علیه‌السلام- خطاب به خوارج دوره خود، صامت است و ناطق نیست. بی‌شک این آموزه­ها و طرد تعقل از عرصه دین ورزی، اولین زمینه ذهنی-دینی پیدایش خوارج قدیم و جدید را رقم زده است که امروزه القاعده با تمامی شاخه‌هایش به ویژه افراطیترین آن، یعنی داعش میراث بر چنین جریانی ناگوار در تاریخ اسلام است. دنیای پیچیده کنونی که فناوریهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تنها صورت ظاهری آن را بروز می‌دهد، واقعیت مستحدث‌های است که همگان با اقتضاهای چنین جهانی، زندگی روزمره خود را تجربه می‎کنند. مسلط شدن آگاهانه بر چنین جهانی، مستلزم تأمل تام و مستقل در تجدد و تمدن در همه ابعادش می‌باشد و بدون تردید زندگی متجددانه بدون تأمل در چیستی آن، زندگی درونی و جهان اجتماعی را در قفسِ آهنین خود فرو خواهد برد و امکان بهره‎وری انسانی از آن به کنار خواهد رفت. ظاهرگرایان اسلامی نه تنها با تعالیم دینی، که با فناوری­های جدید نیز مواجهه‌ای غیرعقلانی داشته. ترکیب ناموزونِ ایمان دینی با تکنیک جدید در جهان کنونی، اعمال خشونت آشکار از سوی بخشی از اسلام‌گرایان افراطی علیه مؤمنان را تسهیل کرده است. به نظر می‌رسد هر چند مقابله با زیاده‌روی‌های کنونی داعش در عراق و سوریه ضرورتی فوری است که دولت و ملت عراق و دیگر دولت‌های اسلامی و نیز سازمان‎های بین‌المللی باید بدان همت نهند، ریشه کن شدن این جریان در جهان اسلام و افول آن، به یک حرکت فرهنگی عمیق نیاز دارد که به بعضی از کلیات آن اشاره می‌گردد:

الف: تا آن جا که ممکن است به جای جبهه‌گیری‌های سیاسی خصومت آفرین، کشورهای اسلامی باید تلاش کنند در یک فضای آزاد رسانه‎ای در راستای افزودن  بر همدلی به گفت‌وگوی‎های دائمی فکری  فرهنگی روی آورند.

ب: برای هماهنگ‌سازی عقاید دینی خام با عقلانیت تاریخی، تأسیس رسانه‌های خصوصی اولویت اول را تشکیل می‌دهد. رسانه‌های یک سویه دولتی تنها به شکلی ابزاری جنبه تبلیغی تهییجی را در امور مذهبی دنبال می‎کنند و برای رشد تفکر دینی نسل جدید با اولویتی که به ناچار بر حفظ قدرت سیاسی می‎دهند، نمی‌توانند برنامه قابل قبولی داشته باشند.

ج: زندگی انسان­ها در همه حوزه‌های خرد و کلان، فردی و جمعی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی با زیر مجموعه­های هر کدام، در مقایسه با دنیای ساده در دوران گذشته بسیار متفاوت شده است و مظاهر فناورانه تمدنی در همه سطوح زندگی ما رخنه کرده است. در چنین شرایطی بدون تأملات کافی در هویت زندگی ماشینی و ظرفیت­ها و محدودیت‎های آن نمی‌توان به جمع قابل‌قبول هم آخرت و هم دنیا، هم ایمان و هم تکنیک پرداخت.

دکتر محمود شفیعی (هیئت‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

رفتن به نوار ابزار