تازه ها
خانه »» اخبار جهان اسلام »» نظر علمای اهل سنت در مورد نذر به صالحین
نظر علمای اهل سنت در مورد نذر به صالحین

نظر علمای اهل سنت در مورد نذر به صالحین

سوال

حکم علمای اهل سنت در مورد نذر به صالحین چیست؟

پاسخ

علمای اهل سنت نذر برای اموات و صالحین را چون نوعی صدقه دادن در راه خداست که ثواب ان هدیه می شود به صالحین، پذیرفته اند. برای نمونه:
عبدالکریم بن محمد رافعی شافعی (۵۵۷- ۶۲۳ هـ. ق)

رافعی نذر برای قبور انبیاء و علما را از باب صدقه از طرف اموات دانسته و معتقد است علما صدقه دادن از طرف اموات را جایز می دانند. وی در ادامه به مورد جدیدی از نذرهای مسلمانان برای قبور علما اشاره می کند و می نویسد: آنچه توسط مسلمانان برای قبر یکی از علما در گرگان نذر می شود نیز از باب صدقه از طرف اموات و هدیه کردن ثواب آن به روح اموات است. پول ها و اجناسی که مسلمانان برای قبر این عالم نذر می کنند طبق اقتضای عرف، در میان عده ای خاص تقسیم می شود.[۱] داوود بن سلیمان بغدادی خالدی نقشبندی (۱۲۲۲-۱۲۹۹ ه.ق)

خالدی پس از نقل دو روایت سنن ابی داوود[۲] ابن تیمیه وهابیان و تمامی تحریم کنندگان نذر برای انبیاء و علما و قبول آنان را خوارج معرفی می کند و می نویسد: خوارج با استناد به این دو روایت و با ایمان گمان و پندار که انبیاء وصالحان بت هستند، معتقدند نذر برای اماکن انبیاء و صالحان جایز نیست. وهابیان از روی گمراهی چنین خرافاتی را می گویند و با بت نامیدن انبیاء واولیای الهی به آنان جسارت می کنند. بت نامیدن انبیاء و اولیای الهی وباطل دانستن نذر برای اماکن آنان نهایت تحقیر انبیاء و صالحان است. کسانی که پیامبران الهی را صریحا یا با کنایه تحقیر و تنقیص کنند، کافر هستند وطبق فتاوی برخی فقها، توبه آنان نیز پذیرفته نمی شود. وهابیان به خاطر نادانی و جهلشان خوار و ذلیل شده اند و توسل به انبیاء الهی را عبادت و پرستش انان می نامند و انبیاء را بت می خوانند. مسلمان به جهالت و نادانی وهابیت و سخنان گمراهاشان توجه نکنند.[۳]

خالدی در ادامه به ملاک اصلی در جواز یا حرمت نذرهای مسلمان برای انبیاء و اولیای الهی و قبور آنان اشاره می کند و می نویسد: ما باید نیت و انگیزه نذر کنندگان را ملاک قرار دهیم. چرا که ارزش اعمال به نیت ها است. اگر شخص نذر کننده به وسیله نذری که انجام داده، قصد تقرب به میت را داشته باشد، چنین نذری جایز نیست، اما اگر قصد تقرب به خداوند را دارد ونذری می کند که عده ای (فقرا، و نیازمندان) از پول ها و اجناس نذر شده بهره می برند و ثواب آن را به روح اموات هدیه می کنند، چنین نذری نه تنها جایز است وهیچ اشکالی ندارد، بلکه بر شخص نذر کننده واجب است به نذرش وفا کند، چه نذر کننده وجه انتفاع و مورد مصرف را مشخص کرده باشد ( مثلاً در نذری که انجام داده، اطعام فقرا را به عنوان وجه انتفاع و مورد اموال و اجناس نذر شده معین کرده باشد) و چه نذر را مطلق گذاشته و مورد خاصی را برای مصرف مشخص نکرده باشد. در صورتی که نذر را مطلق گذاشته باشد، مطابق اقتضای عرف، اموال و اجناس نذر شده در مصالح قبر، اهالی شهر، مجاوران قبر، فقرا و نیازمدان و نزدیکان میت مصرف و هزینه می شود. خالدی جواز، صحت و وجوب وفا به چنین نذرهایی را از اذرعی، زرکشی، ابن حجر هیثمی مکی، رملی شافعی، قبانی بصری، رافعی، نووی، علاء الدین حنفی، خیر الدین رملی حنفی، شیخ محمد عزی، و شیخ قاسم حنفی نقل کرده است.[۴] شیخ سلامه عزامی شافعی مصری ( ۱۲۹۸-۱۳۷۶ ه.ق)

عزامی شافعی یکی دیگر از علماء اهل سنت است که در مقابل سخنان ابن تیمیه و هابیان موضع گیری کرده است و می نویسد: برخی از متأخرین فریب سخنان ابن تیمیه و شاگردانش را خورده اند. سخنان ابن تیمیه و شاگردانش نوعی فریب کاری در دین است آنان مسائل دینی را به گونه ای معنا می کنند که هیچ مسلمانی چنین مطالبی را بر زبان جاری نمی سازد. اگر کسی در مورد انگیزه مسلمانان از نذر و قربانی برای پیامبران و صالحان تحقیق کند، به این نتیجه می رسد که مسلمانان انگیزه ای جز صدقه دادن از طرف آنان و اهدای ثواب آن به روح اموات ندارند. همه علمای اهل سنت انتفاع و استفاده اموات از صدقات احیاء را پذیرفته اند. روایاتی هم که در این زمینه وجود دارد، صحیح مشهور است. لذا نذر ذبح و غیره برای پیامبران و صالحان امری مشروع و رایج است که از سیره مسلمانان سرچشمه می گیرد و اختصاص به فرقه ای خاص ندارد.[۵] سلیمان بن عبدالوهاب ( متوفای حدود ۱۲۱۰ ه.ق)

سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمد بن عبدالوهاب نیز تکفیر مسلمانان و مشرک خواندن آنان از سوی ابن تیمیه و وهابیان به اتهام نذر برای غیر خدا را تحمل نکرده و کتابی مستقل با عنوان الرد علی من کفر المسلمین بسبب النذر لغیر الله را در رد پندارها و توهمات وهابیان نوشته است.[۶] پاورقی ها

[۱] ذرک الرافعی نقلاً عن صاحب التهذیب و غیره أنه لو نذر أن تصدق بکذا علی أهل بد عینه،‌یجب أن یتصدق به علیهم. قال:‌و من هذا القبیل ما ینذر بعثه إلفی القبر المعروف بجرجان، فإن ما یجتمع منه علی ما یحکی یقسم علی جماعه معلومین و هذا محمول علی أن العرزف اقتضی ذلک،‌فنزل النذر علیه،‌و لا شک أنه إذا کان عرف حمل علیه و إن لم یکن عرف فیظهر أن یجری فیه خلاف وجهین: أحدهما لا یصح النذر، لأنه لم یشهد له الشرع بخلاف الکعبه و الحجره الشریفه و الثانی یصح اذا کان مشهوراً بالخیر و علی هذا ینبغی أن یصرف فی مصالحه الخاصه به و لا یتعداها. و استقرب السبکی بطلان النذر فی صوره عدم العرف هناک للصرف. علی بن عبدالکافی سبکی، فتاوی السبکی:‌ج۱ صض ۲۸۴ ،‌تنزل اسکینه علی قنادیل المدینه، فصل‌الکعبه وا لحجره و علامه امینی، الغذیر فی الکتاب وا لسنه و الأب: ج ۵، ص ۲۶۲، زیاره المشاهد الشرفهه، الحث علی زیاره القبور، النذور لأهل القبور.

[۲] نذر رجل الرافعی علی عهد رسول الله (ص) أن ینحر إبلا ببوانه فأتی النبی (ص)، فقال: إنی نذرت ان أنحر إبلا ببوانه. فقال النبی (ص) هل کان فیها و ثن من
أو ثان الجاهلیه یعبد؟ قالوا: لا. هل کان فیها عید من أعیادهم؟ قالوا: لا. قال رسول الله (ص):‌أوف بنذرک، فإنه لا وفاء لنذر فی معصیه الله و لا فیما لا یملک ابن آدم. ابو داوود سجستانی سنن ابی داوود: ج ۳ص ۲۳۸، کتاب الأیمان والنذور، باب ما یؤمر به من الوفاء بالنذر، ح ۳۳۱۳٫ و عن میمونه‌بنت کردم قالت: خرجت مع أبی فی حجه رسول الله (ص) .. فقال (أبی):‌یا رسول الله ! إنی نذرت إن ولد لی ولد ذکر أن أنحر علی رأس وانه فی عقبه من الثنایا عده من الغنم. قال:‌لا أعلم إلّا أنّها قالت خمسین، فقال رسول الله (ص):‌هل بها من الأوثان شیء؟ قال: لا. قال: فأوف بما نذرت به الله. قالت فجمعها، فجعل یذبحها، فانقلتت منها شاه. فطلبها و هو یقول: اللهم! أوف عنّی نذری، فظفرها ، فذبحها. همان، ح ۳۳۱۴

[۳] قال الخادلی فی صلح الإخوان ص ۱۰۹ بعد ذکر حدیثی أبی داوود:‌و أما استدلال الخوارج بهذا الحدیث علی عدم جواز النذر فی أماکن الأنبیاء زاعمین أن الأنبیاء و اصالحین أوثان و العیاذ بالله و أعیاد من أعیاد الجاهلیه فهو من ضلالهم و خرافاتهم و تجاسرهم علی أنبیاء الله و أولیاء حتی سموهم أوثاناً‌وهذا غایه التحقیر لهم خصوصاً الأنبیاء . فإن من انتقصهم و لو بالکنایه یکفر و لا تقبل توبته فی بعض الأقوال و هؤلاء المخذلون بجهلهم یسمون التوسل بهم عباده و یسمونهم أوثاناً، فلا عبره بجهاله هؤلاء و ضلالاتهم. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب: ج ۵، ص ۲۶۴-۲۶۵ زیاره المشاهد المشرفه، الحث علی زیاره القبور، النذور لإهل القبور ، به نقل از خالدی در صلح الاخوان:‌ص ۱۰۹

[۴] و مجمل ذلک التفصیل أن المسأله تدور مدار نیات الناذرین و إنما الأعمال بالنیات فإن کان قصد الناذر المیت نفسه و التقرب إلیه بذلک لم یجز قولاً‌واحداً و إن کان قصده وجه الله تعالی و انتفاع الأحیاء بوجحه من الوجوه و ثوابه لذلک المنذور له المیت، سواء عین وجهاً من وجوه الانتفاع أو اطلق القول فیه و یکون هناک ما یطرد الصرف فیه فی عرف الناس من مصالح القبر أو أهل بلده أو مج-اوریه أو الفقراء عامه أو أقرباء المیت أو نحو ذلک، ففی هذه الصوره یجب الوفاء بالمنذور و حکی القول بذللک عن الأذرعی و الزرکشی و ابن حجر الیتمی و المکی و الرملی الشافعی و القبانی البصری و الرافعی و النووی وعلاء الدین الحنفی و خیر الدین الرملی الحنفی و الشیخ محمد الغزی و الشیخ قاسم الحنفی. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه‌و الأب:‌ج ۵، ص ۲۶۲، زیاره مشاهد المشرفه. الحث علی زیاره القبور النذور لأهل القبور به نقل از خالدی در صلح الإخوان:‌ص ۱۰۲-۱۰۹

[۵] و قال العزامی فی فرقان القرآن:‌و ما قال یعنی ابن تیمیه من نذر شیئا للنبی (ص) أو غیره من النبییین و الأولیاء من أهل القبور أو ذبح له ذبیحه کان کالمشرکین الذین یذبحون لأوثانهم و ینذرون لها، فهو عابد لغیر الله فیکون بذلک کافراً و یطیل فی ذکل الکلام و اغتر بکلامه بعض من تأخر عنه من العلماء ممن ابتلی بصحبته أو صحبه تلامیذه و هو منه تلبیس فی الدین و صرف إلی معنی لا یریده مسلم من الملین و من خبر حال من فعل ذلک من المسلمین و جدهم لا یقصدون بذبائحهم و نذور هم للمیتین من الأنبیاء و الأولیاء إلّا الصدقه عنهم وجعل ثوابها إلیهم و قد علموا أن إجماع ـأهل السنه منعقد علی أن صدقه الأحیاء نافعه للأموات، واصله إلیهم و الأحادیث فی ذلک صححیه‌مشهوره فمنها ما صح عن سعد. علامه امینی‌،الغدیر فی الکتاب و السنه‌و الأادب: ج ۵ ص ۲۶۳٫ زیاره المشاهد المشرفه. الحث علی زیاره القبرو، النذور لأهل القبور، به نقل از عزامی در فرقان القرآن:‌ص ۱۳۳٫

[۶] زرکلی وهابی، الأعلام، ج ۳، ص ۱۳۰ شرح حال سلیمان بن عبدالوهاب

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

رفتن به نوار ابزار